آیا هوش مصنوعی می تواند احساسات را تقلید کند؟
تصور نمایید که در یک مرکز پشتیبانی تلفنی کار میکنید و مشتری با شما تماس میگیرد. شما پاسخ میدهید ناگهان مشتری عصبانی میشود و تنش بین شما ایجاد می شود؛ اگر شرایط به همین صورت پیش رود، به احتمال زیاد حرفهایی خواهید زد که بعدا از گفتن آن پشیمان می شوید، در همین حال ناگهان یک پیام روی صفحه کامپیوتر شما ظاهر میشود: “نشانه همدلی – به احساسی که مشتری دارد فکر کنید. سعی نمایید تا ارتباط برقرار کنید.”
این پیام از طرف یک شخص واقعی نیست که به شما دستور می دهد تا این کار را انجام دهید، بلکه از طرف یک برنامه هوش مصنوعی به نام Cogito است که به کارمندان در یک مرکز تلفن در جهت افزایش عملکرد و همدلی آنها، با تماس گیرندگان کمک می کند. Cogito در واقع یکی از چند برنامه هوش مصنوعی است که سعی به آموزش همدلی به انسانها را دارد.
دانشمندان برای دههها در حال تلاشاند تا کامپیوتر را به زندگی واقعی نزدیک کنند، در حال حاضر ماشینها، کارهای بسیار زیادی را برای ما انسانها انجام میدهند؛ اما آیا آنها میتوانند به ما بیاموزند که احساسات را درک کنند و به ما بیاموزند که چگونه بیشتر همدل باشیم؟ این موضوع میتواند پیامدهای عمیقی در زندگی انسان داشته باشد زیرا با وجود آن هوش مصنوعی شروع به نفوذ روزافزون در زندگی روزمره خواهد کرد. در این مقاله از مبیت قصد داریم تا به این موضوع و پیامدهای آن بپردازیم.
تقلید هوش مصنوعی از رفتار انسان
از نظر فنی، امروزه هوش مصنوعی به راحتی میتواند از روی احساسات انسان پیامهایی را دریافت کند و به آنها واکنش نشان دهد. آدام پولیاک، فوق دکترای علوم کامپیوتر در کالج بارنارد، در یکی مصاحبههای خود این چنین بیان نموده: “سیستمهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در یافتن الگوها خوب عمل میکنند. اگر به یک نرم افزار هوش مصنوعی نمونههایی از یک متن ارائه دهیم، به راحتی میتواند الگوها و نشانههایی که احساس همدلی را برمیانگیزند یا نشان میدهند را کشف کند.”
در سال گذشته، نرم افزارهای پیام رسان، تماسهای ویدئوی، امکانات انتقال ویس و سایر موارد مشابه از آنچه تصور میشد، رشد بیشتری داشتهاند. توسعه این نرم افزارها، چالشهای بزرگی از جمله کاهش حس همدلی و درک متقابل را در انسانها، به وجود آورده است. هوش مصنوعی این قابلیت را دارد تا واکنشهای یک انسان را تحلیل نماید و به کمک آن، شکاف احساسات بین افراد را کاهش دهد. در واقع هوش مصنوعی میتواند به تجزیه، تحلیل و ارزیابی ویژگیهایی مانند لحن و احساس در گفتار کمک کند و افراد در حال مکالمه را از منظور صحبت یکدیگر، آگاه سازد.
اگر چه شرکتهای تجاری برای معرفی چنین نرمافزارهایی به بازار، عجله دارند؛ اما این سوال که آیا هوش مصنوعی میتواند احساسات را درک کند و آن ها را در انسانها تقویت نماید، همچنان بدون پاسخ است.
میزان درک هوش مصنوعی از احساسات
کارشناسان حداقل سه شکل همدلی را تعریف کردهاند که همه آنها میتوانند به درک هر چه بیشتر احساسات در زمان برقراری ارتباط دیجیتالی به افراد کمک کنند. با این حال، هنوز این امکان وجود دارد که هوش مصنوعی نتواند برخی از احساسات را متوجه شود یا خلاف آن را برای ما تفسیر نماید، زیرا هوش مصنوعی به طور واقعی معنای احساساتی مانند از دست دادن، اشتیاق، امید به زندگی و یا مرگ را درک نکرده و نخواهد کرد.
امروزه کارشناسان هنوز بر سر این موضوع که آیا هوش مصنوعی میتواند حس همدلی را در ما تقویت کند، اختلاف نظر دارند؛ بخشی از مشکل این است که هنوز همه در مورد معنی “همدلی” یا “هوش مصنوعی” به توافق نرسیدهاند. اگر چه در حال حاضر اصطلاح هوش مصنوعی زیاد مورد استفاده قرار میگیرد، اما همه افراد آن را در حد هوش انسان قبول ندارد.
ربات و یا هر نرم افزاری که بر پایه AI اجرا میشود، تنها میتوانند نشانههایی که در صحبتها و یا صداهای یک فرد عصبانی یا خوشحال، قرار دارند را به واسطه یک الگوریتم ریاضی که توسط یک فرد خبره طراحی شده، طبقهبندی کنند و هیچ توانایی برای درک واقعی منظور بیان شده ندارند، بنابراین یادگیری ماشینی اغلب در ایجاد یا تقویت هر گونه احساسات واقعی در انسان، با شکست مواجه خواهد شد.
اما با وجود این مشکلات، دانشمندان این حوزه هنوز به آینده، امید دارند و برای موفقیت در حال تلاشاند، برای مثال در موسسه پلی تکنیک رنسلر، مدلهای ریاضی از احساسات انسانی در حال ساخت میباشد که هدف آنها توانمندسازی هوش مصنوعی برای شرکت در آزمونهای هوش هیجانی است تا بتواند نمره بالایی در این زمینه کسب کند.
نقاط ضعف
در حالی که شرکتهایی مانند Cogito، آینده درخشانی از آموزش هوش مصنوعی برای انسانها متصور اند، اما سایر دانشمندان در این رابطه، با شک سخن میگویند. Supportiv، یک سرویس بهداشت روانی آنلاین است که از هوش مصنوعی برای خدمت رسانی به کاربران خود استفاده مینماید و بر اساس هر گونه علائمی که از فرد مشاهده میکند، به صورت پویا به آن واکنش نشان میدهد. برای هر گروه در حال چت، یک ناظر انسانی در نظر گرفته شده است که روی متنهای در حال انتشار نظارت میکند. Supportiv از طریق هوش مصنوعی موارد مشابه را مستقیماً وارد مکالمه گروهی مینماید و به ناظران خود، مهارت تشخیص نیازهای عاطفی را آموزش میدهد.
حتی اگر هوش مصنوعی به درستی از پس آموزش احساس همدلی و سایر احساسات دیگر برآید، قطعا یکی از اشکالات احتمالی، وابستگی هر چه بیشتر انسان به روباتهایی است که هیچ مقاومتی در برابر اجرای برنامه خود ندارند. لحن و میزان صدا فقط ارتباط رفتاری میباشند و در بسیاری از شرایط هیچگونه معنا و مفهومی ندارند، برای مثال یک معلم را در هنگام تدریس در نظر بگیرید که برای تحریک بیشتر دانشآموزان با لحنی عصبانی با آنها صحبت میکند؛ هوش مصنوعی در مواجه با این لحن، ویژگیهای یک فرد عصبانی را برای کاربران تشریح میکند، در حالی که معلم دلسوز تنها قصد ایجاد اشتیاق در دانشآموزان را دارد.
در یک جمعبندی نهایی اگر آموزش هوش مصنوعی برای انسانها رونق گیرد، به احتمال زیاد افراد تا حد زیادی به آن وابسته خواهند شد. این وابستگی، سطح مهارتهای ما را به شدت کاهش خواهد داد و به بیان ساده، انسانها تبدیل به حیوانات اجتماعی میگردند که حتی برای واکنش به احساسات یکدیگر، به هوش مصنوعی وابستهاند.
منبع: lifewire